استاد حوزه و دانشگاه گفت: یکی از روشهای بسیار پرکاربرد در خانوادهها که میتوانند با استفاده از آن به تخلیه هیجانات منفی خود کمک کنند، تکنیک بیان احساس است.
خشونت خانوادگی به معنی رفتار خشونتآمیز و سلطهگرانه یک عضو خانواده علیه عضو یا اعضای دیگر همان خانواده است. براساس مطالعات جامعهشناسی، هدف اصلی خشونت خانگی در ابتدا کودکان خردسال هستند. دومین نوع خشونت معمول در خانواده نیز علیه زنان است. خشونت درون خانواده بازتاب الگوهای کلیتر رفتار خشن است.
بسیاری از مردانی که زنان و کودکانشان را از نظر فیزیکی مورد تعرض قرار میدهند، سابقه خشونت در زمینههای دیگر را نیز دارند. پذیرش فرهنگی شکلهایی از خشونت خانگی مانند تنبیه بدنی از عواملی است که میزان خشونت خانگی را افزایش میدهد. البته مردان نیز قربانی خشونت خانگی از سوی همسران خود میشوند. براساس آمارها، از هر سه قربانی خشونت خانگی، دو نفر زن و یک نفر مرد هستند. بر این اساس، برخی فعالان معتقدند که برای مقابله مؤثرتر با معضل خشونت خانگی و جنسی باید از آن جنسیتزدایی کرد.
فرزندانی که شاهد خشونت خانگی هستند، همواره دچار ضربههای عاطفی میشوند که در زندگی اجتماعی آنها تأثیر بسزایی خواهد داشت. این فرزندان از اختلالات فراوانی همچون استرس رنج میبرند، تمرکز خود را از دست میدهند و دچار مشکلات فراوانی در روند رشد خود میشوند. در مورد این فرزندان به اشتباه، تشخیص کمبود محبت داده میشود و از آنها پرسیده نمیشود که آیا شاهد خشونت بودهاند یا خیر؟ فرزندانی که شاهد خشونت والدین بودهاند، به احتمال بسیار خود نیز در زندگی زناشویی آینده این خشونت را بازتولید خواهند کرد. همچنین افسردهخویی، اعتیاد به مواد مخدر، نوشیدنیهای الکلی، بزهکاری و فرار از خانه در میان آنان شایعتر است. در نهایت اینکه فرزندانی که شاهد خشونت جسمی و جنسی هستند خود نیز میتوانند قربانی این خشونتها باشند.
ضرورت پرداختن به نحوه جلوگیری از بروز ناهنجاریهای اجتماعی و دستیابی به سبک زندگی اصیل اسلامی ـ ایرانی در خانواده برای مقابله با تهاجمات فرهنگی جهان سلطه در نهادینه کردن سبک زندگی غربی در جامعه اسلامی ما از موارد بسیار مهمی است که باید برای آن چارهاندیشی کرد تا بتوانیم به نقطهای برسیم که جامعه اسلامی ما، که مبانی و مفاهیم اصیل دینی و تاریخی در حوزه مناسبات اجتماعی و سبک زندگی دارد، تفکرات غربی را در حوزههای اجتماعی پس بزند و بر داشتههای عمیق خود تکیه کند.
درباره مدیریت خشونت در خانواده و نیز مختصات خانواده ایمانی برای مبارزه با ناهنجاریهای اجتماعی با حجتالاسلام والمسلمین فرزاد صیادی، استاد حوزه و دانشگاه، به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را میخوانید.
ایکنا ـ توصیه شما برای ارتباط بدون خشم یا بهتر بگوییم مدیریت خشونت در شرایط کنونی، که تابآوری اجتماعی میل به کاهش دارد، چیست؟
در رابطه با مدیریت خشم در فضای خانواده، تکنیک کنترل خشم بسیار راهگشاست و مراحل مختلفی دارد که تعهد دادن به خود برای کنترل خشم از طریق بررسی هزینهها و فواید الگوی ابراز خشم، تصمیمگیری بر کنترل خشم، یادآوری هزینهها و یا پیامدهای منفی خشم، یادآوری مزایای کنترل خشم، در میان گذاشتن این تعهد با همسر و کمک خواستن از همسر برای یادآوری زمان کنترل خشم یکی از این مراحل است.
همچنین، تشخیص نشانههای اولیه خشم شامل نشانههای فیزیولوژیک مانند تنش عضلات، لرزش دستها و افزایش ضربان قلب؛ نشانههای شناختی مثل کاهش تمرکز و خودگوییهای منفی و نشانههای رفتاری مانند مشت شدن دستها و بلند شدن تن صدا نیز از دیگر مراحل کنترل خشم است که خانوادهها باید آگاهی لازم را در این باره به دست آورند. شناخت موقعیتها و عوامل برانگیزاننده خشم نیز از دیگر مراحلی است که در کنترل خشونتهای خانوادگی مؤثر است؛ چراکه آگاهی از این عوامل موجب کاهش خشونت در خانوادهها میشود.
مدیریت خشونت نیز راهکارهای متفاوتی دارد که آرام کردن خود در موقعیت با تنفس عمیق یا شمارش اعداد یک تا ۱۰ و ذکر استعاذه یا صلوات (البته با توجه به مفاهیم این اذکار)، آرام کردن خود پس از ترک موقعیت، آرامسازی، مقابله با افکار برانگیزاننده خشم مانند اینکه چرا باید همسرم همیشه طبق خواسته من رفتار کند، تفکر در رابطه با رفتاری که به شما صدمه زده است، گوش سپردن به سخنان همسر و همدلی با او و طراحی یک برنامه مراقبت از خود از جمله این راهکارهاست. البته چنانچه فردی در خانواده قادر به بهرهگیری از این راهکارها نباشد و نتواند خشم خود را کنترل کند، میتواند با مراجعه به یک روانشناس یا مشاور متخصص به اجرای برنامهها و فراگیری مهارتهای لازم برای کنترل خشم اقدام کند.
ایکنا ـ خطاهای ارتباطی که جریان ایجاد محبت در خانوادهها را مسدود میکند، چیست؟
از جمله خطاهای ارتباطی مخربی که جریان محبت را در خانواده کاهش میدهد یا مسدود میکند، نبود گفتوگوی واضح و شفاف در میان اعضای خانواده، پیامهای سمی و مخرب، ابراز نادرست احساسات، ذهنخوانی، گوش ندادن دقیق و درست به سخنان یکدیگر، زبان بدن تهاجمی، توضیح دادن و بهانه آوردن بیجاست.
همچنین، مخالفتهای مکرر با یکدیگر، ابراز ناامیدی در موضوعات مختلف وابسته به فضای زندگی خانوادگی، منفیبافی درباره موضوعات مورد تعارض در میان اعضای خانواده و منفیبافیهای فراوان در مورد راه حلهای مختلف برای از بین بردن مشکلات زندگی خانوادگی از دیگر خطاهایی است که جریان محبت را در میان اعضای خانواده به ویژه همسران مسدود میکند.
ایکنا ـ چه تحولی در دهههای اخیر رخ داد که منجر به فروپاشی عاطفی خانواده ایرانی ـ اسلامی شد؟
متأسفانه یکی از مهمترین عواملی که موجب فروپاشی عاطفی خانوادههای ایرانی و اسلامی شده، ازدواج نادرست است. بسیاری از افراد در انتخاب همسر و ازدواج مهارت لازم را ندارند و بسیار نادرست عمل میکنند. همچنین، روابط و دوستیهای پیش از ازدواج، که آسیبهای روانشناختی و اجتماعی بسیاری را ایجاد میکند، نیز از دیگر عوامل فروپاشی عاطفی خانوادههاست. نبود آمادگی یا آمادگی ضعیف زوجین برای ازدواج، بهرهگیری از سبکهای تربیتی نادرست و آسیبزا در خانواده، تهاجم فرهنگی، فکری و رسانهای از طریق دشمنان به ویژه در فضای مجازی، نداشتن مهارتهای لازم زندگی از جانب زوجین، آموزشهای نادرست به خانوادهها و فرزندان و کاهش معنویت در فضای خانواده نیز از دیگر عواملی است که طی سالهای گذشته موجب فروپاشی عاطفی برخی خانوادهها شده است.
البته استمرار روابط عاطفی در خانوادهها مستلزم داشتن تعهد و وفاداری در میان زوجین است. داشتن اعتماد، انصاف، صمیمیت، پذیرش مسئولیت، سعه صدر و تفاهم از جمله مفاهیمی است که برای دستیابی به خانوادهای مبتنی بر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و متکی بر عواطف احساسی و انسانی لازم است. متأسفانه تقریباً همه ارکان مربوط به نهاد خانواده از فرزندپروری گرفته تا توسعه و رشد آگاهی اعضای خانواده به نگاه غربگرایانه معطوف شده است که باید چارهای اندیشید و با اجرای برنامههای دقیق فرهنگی به مبارزه با تهاجم فرهنگی پرداخت.
ایکنا ـ روشهای همدلی در خانواده چیست؟
همدلی مهارتی است که این امکان را به خانوادهها میدهد تا از سطح خویش فراتر بروند و یکدیگر را به صورت عمیقتری درک کنند. به عبارت دیگر همدلی باعث میشود که اعضای خانواده بتوانند احساسات یکدیگر را به خوبی بشناسند. بنابر این، همدلی یعنی حتی اگر اعضای خانواده با نظرات یکدیگر مخالف باشند، به حق یکدیگر در مورد ابراز احساسات احترام میگذراند و میکوشند تا حقایق را از دیدگاه هم بنگرند و درک کنند. سازوکار روانشناختی همدلی چهار مرحله دارد: ذهنآگاهی درباره احساس کنونی خود، فهم و شناخت احساس طرف مقابل، پردازش درونی برای کاهش تفاوت بین دو احساس و تلاش برای بیان انتقال این پیام که احساس طرف مقابل از مسیر کلام و رفتار مناسب ادراک شده است.
اجرای دقیق این مراحل موجب ایجاد رابطه همدلانه در اعضای خانواده میشود و زوجین مسئولیت عواطف خود را میپذیرند و دیگران را مسئول ناخشنودی خود نمیدانند. همچنین باعث میشود که اعضای خانواده عواطف خود و دیگران را مهم بدانند و احساس خود را با صداقت به دیگران بیان کنند.
ایکنا ـ خانوادهها باید از چه روشهایی برای بیان احساس خود استفاده کنند؟ به نظر میرسد که زوجین (اعضای خانواده) در بیان احساسات خود دچار نوعی غرور هستند.
یکی از روشهای بسیار پرکاربرد در خانوادهها که میتوانند با استفاده از آن به تخلیه هیجانات منفی خود کمک کنند، تکنیک بیان احساس یا «پیام من» است. مراحل فن «پیام من» که بهرهگیری از آن تخلیه هیجانات منفی را به دنبال دارد، شامل توصیف عینی و دقیق رفتار آزارنده برای خود، بیان احساسات درونی، بیان تفکر ایجادکننده احساس برای خود، پذیرش مسئولیت فکر و احساس و بیان مشخص درخواست است. برای مثال زمانی که مشاهده میکنیم پس از تناول غذا میز را تمیز نمیکنیم (توصیف غیر قضاوتآمیز رفتار)، ناراحت و غمگین میشویم (افشای احساس)؛ چراکه این مسئله اثرات ملموسی در رفتار ما خواهد داشت.
اعضای خانواده باید ترمزهای شناختی را، که مانع ابراز احساسات با فن «پیام من» میشوند، بشناسند و بدانند که این نکات باعث میشوند تا آنها به سمت اجرای صحیح این فن و تکنیک نروند. ترس ناشی از کاهش علاقه همسر، نگرانی از صدمه زدن به رابطه، ترس از خراب کردن همه چیز در زندگی و از دست دادن کنترل خود و اینکه این موضوع ارزش امتحان کردن ندارد و نیز نگرانی از اینکه بیان نکات آزاردهنده در زندگی موجب ایجاد شخصیتی ضعیف در ذهن همسر میشود از جمله این موانع است که باید با کسب مهارتهای لازم در برابر آنها ایستادگی کرد.
انتهای پیام/