
in hot water
meaning: in trouble
معنی: به مشکل برخوردن
Example: Andi was in hot water with the government after he was caught making illegal copies of software
مثال: اندی با دولت به مشکل خورد ، بعد از اینکه به خاطر خرید و فروش غیرقانونی نرم افزار دستگیر شد.
.
چهارشنبه 14 آذر 1397 ساعت 18:9 |
بازدید : 731 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات
)
برچسبها:
آموزش ,
مکالمه ,
مکالمات ,
صحبت کردن ,
زبان ,
انگلیسی ,
تدریس ,
خصوصی ,
یادگیری ,
وحید ,
حاتمی ,
مدرس ,

educated guess
Meaning: a guess based on experience; a piece of information based on prior knowledge, not hard facts or data
معنی : حدس بر اساس تجربه؛ اطلاعاتی بر اساس دانش قبلی نه بر اساس واقعیت ها
Example: I'd say there are about a million consumers for your new line of cosmetics, but that's just an educated guess
مثال: میتوانم بگویم شما در حدود یک میلیون مصرف کننده برای خط تولید لوازم زیبایی دارید ، البته این فقط یک حدس بر اساس تجربه ام است
.
شنبه 20 مرداد 1397 ساعت 20:48 |
بازدید : 668 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات
)
برچسبها:
آموزش ,
زبان ,
انگلیسی ,
تدریس ,
خصوصی ,
وحید ,
حاتمی ,
مدرس ,
مکالمه ,
تجاری ,
بازرگانی ,

that blows my mind
Meaning: it bothers me, it really surprises me; it amazez me
معنی : ناراحتم میکند؛ متعجب شدم؛ بهت زده شدم
Example: It blows my mind that our company is trying to save mony by taking away our free coffee service
مثال : به مزاجم خوش نیومد وقتی شنیدم که شرکتمون برای کاهش هزینه ها سرویس قهوه را جمع کرده است
.
چهارشنبه 17 مرداد 1397 ساعت 18:35 |
بازدید : 592 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات
)
to pull the plug

Meaning: to put a stop to a project or initiative , usually because it's not going well ; to stop something from moving forward ; to discontinue
معنی: توقف یک پروژه ، معمولا چیزی که بخوبی پیش نمی رود. عدم ادامه دادن
Example: After losing millions of dollars drilling for oil in Nebraska and finding nothing , the oil campany finally pulled the plug on its exploration project
مثال: بعد از دست دادن میلیون ها دلار بر سر پروژه حفاری نفتی و عدم دستیابی به نفت ، شرکت نفتی پروژه اکتشافی خود را متوقف نمود
.
یکشنبه 31 فروردين 1393 ساعت 5:53 |
بازدید : 767 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات
)

to break even
Meaning: to make neither a profit or a loss; the point at which revenues equal cost
مثال : در جاییکه هزینه و سود حاصله مساوی بوده است
Example: You broke even during your first year in business? That's good since most companies lose money during their first year.
مثال : شما در سال اول حضورتان در این شغل سود و هزینه های یکسانی داشته اید؟ این بسیار خوب است زیرا بیشتر شرکت های تجاری مثل شما در سال اول ضرر می دهند.
.
شنبه 30 فروردين 1393 ساعت 6:0 |
بازدید : 713 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات
)

to give somebody the green light
Meaning: to give permission to move forward with a project
معنی : اجازه اجرای یک پروژه را دادن
Example: Super Software's Moscow office has developed its own regional advertising campaign. They hope that the headquarters in California will give them the green light to proceed with the campaign
مثال : دفتر واقع در مسکو شرکت سوپر سافتور در حال راه انداری کمپین تبلیغاتی منطقه ای خود می باشد. آنها امیدوارند که مدیران اصلی شرکت در کالیفرنیا اجازه اجرای این پروژه تبلیغاتی را به آنها بدهند.
.
جمعه 29 فروردين 1393 ساعت 22:43 |
بازدید : 609 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات
)

one's head is on the chopping block
Meaning: in a position when one is likely to be fired or get in trouble
معنی: در وضعیتی که یک شخص در معرض اخراج شدن یا به مشکل برخوردن است
Example: After Earthy Foods released a frozen dinner that made many consumerssick, their CEO's head was on the chopping block
مثال: بعد از اینکه شرکت " ارثی فوود" غذای سردی ارایه کرد که تعدای از مصرف کنندگان مریض شدند، مدیرعامل این شرکت در معرض اخراج شدن یا به مشکل برخوردن بود
آموزش آنلاین زبان انگلیسی
.
یکشنبه 17 فروردين 1393 ساعت 8:0 |
بازدید : 691 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات
)
برچسبها:
آموزش ,
زبان ,
انگلیسی ,
آنلاین ,
تدریس خصوصی ,
مکالمه ,
تجاری ,
بازرگانی ,
Business English ,
Speak ,
in the red
Meaning: losing money; when expenses are greater than revenues
معنی: ضررکردن؛ وقتی هزینه ها از درآمد بیشتر باشد
Example: We need to do something to start making pofits. If we're in red for one more qurter, we're going to go out of business
معنی: ما باید دست بکار بشویم و سود دهی را آغاز کنیم. اگر یک فصل دیگر ضرر بدهیم مجبوریم که به فعالیت شرکت خاتمه بدهیم
.
شنبه 16 فروردين 1393 ساعت 7:30 |
بازدید : 891 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات
)
برچسبها:
آموزش ,
زبان ,
انگلیسی ,
وحید ,
حاتمی ,
تدرس ,
خصوصی ,
مکالمه ,
تجاری ,
بازرگانی ,
لذت ,
English ,
Tutor ,
Vahid Hatami ,

to run the numbers
Meaning: to perform financial calculations
معنی: انجام محاسبات مالی
Example: Should we lease or buy the equipment? We'll need to run the numbers to help us make decision
مثال: آیا باید تجهیزات را اجاره کنیم یا بخریم؟ - ما باید حساب کتاب کنیم که بتوانیم تصمیم بگیریم
.
جمعه 15 فروردين 1393 ساعت 21:50 |
بازدید : 685 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات
)
برچسبها:
آموزش ,
زبان ,
انگلیسی ,
یادگیری ,
آسان ,
ساده ,
تدریس ,
Learn ,
Teach ,
English ,
to crunch the numbers

Meaning: to perform financial calculations
معنی: انجام دادن محاسبات مالی
Example: Round Corporation is thinking about buying a small company. First, they need to crunch the numbers and see if their acquisition will be profitable
مثال: کمپانی راند به فکر خرید یک شرکت کوچک است . ابتدا آنها باید یک سری محاسبات مالی و عددی انجام دهند تا ببینند آیا مالکیت این شرکت برایشان سود آور است
Note: You will also see the noun from this expression , "number cruncher" used to describe somebody who makes a lot of financial calculations as part of his or her job
نکته: شما همینطور مشاهده می کنید که اصطلاح number cruncher به شخصی می گویند که محاسبات عددی زیادی در زمینه شغلی اش انجام می دهد
.
پنجشنبه 14 فروردين 1393 ساعت 19:48 |
بازدید : 465 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات
)
برچسبها:
اصطلاحات ,
روزمره ,
تجاری ,
بازرگانی ,
اداری ,
زبان ,
انگلیسی ,
یادگیری ,
آموزش ,
تدریس ,
خصوصی ,
09364307077 ,

Back-of-the-envelope calculations
Meaning : quick calculations; estimates using approximate numbers, instead of exact numbers
معنی : محاسبه سریع؛ محاسبات با استفاده از ارقام تقریبی بجای ارقام واقعی
Example: I don't need the exact numbers right now, just give me some back-of-the- envelope calculations
مثال : من به اعداد و ارقام واقعی فعلا نیاز ندارم، فقط یک محاسبه سر انگلشتی کافی خواهد بود
.
سه شنبه 12 فروردين 1393 ساعت 18:15 |
بازدید : 695 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات
)
برچسبها:
مکالمه ,
تجاری ,
زبان ,
انگلیسی ,
روزمره ,
آموزش ,
یادگیری ,
وحید ,
حاتمی ,
تدریس ,
خصوصی ,
|
|
|
|